۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

در چیستی یاشار دارالشفاء!



آن حافظ 13 جزء قرآن، آن نابغه ی خرخوان، آن اصلِ کتابخوان، آن دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، آن زبده هنرمندان، آن فعال حقوق کارگران، آن مدافع همیشگی حقوق زنان، آن با معرفت ترین دوستان، آن به چالش گیرنده ی واژه ی انسان، اندر حکایت شیخ یاشار دارالشفاء (علیه الرحمه) ملقب به زبل خان.
وی زاده ی ماه اسد به سال 1365 ه.ش می باشد( در این باب اختلاف نظر بر علما حادث است، شاید هم 1364، الله اعلم). دیپلمه در رشته ی علوم انسانی و فارغ از مقطع تحصیلی کارشناسی در رشته ی مدیریت صنعتی از دانشگاه بین المللی امام خمینی. اطلاع دقیق داریم جزء دانشجویان ممتاز بوده و طی 4 سال تنا 4 واحد درسی افتاده داشته است (خداوند مهربان بسیار مارا دوست داشت و ما نیز بسیار سپاس گزار اوییم که یاشار را با پس گردنی به دانشگاهمان هبوط داد) وی در کنکور سراسری کارشناسی ارشد رتبه ی 4 را کسب نموده و هم اکنون اتمسفر دانشگاه تهران از دمش عطرآگین است! (قابل توجه کلاغ سیاه عزیز)
تا اینجا می توان او را یک انسان عادی ولی موفق پنداشت اما در ادامه باید اضافه کنم وی نوازنده ای متبحر در سازهای دف و تنبک است و حتی به افتخار معیت و هم نوازی تارِ برادریک دهن آواز مهمانمان کرد که بس کافی بود ذوب صوتش شویم.وی همچنین 1 دوره دبیر انجمن موسیقی دانشگاه بود و موسیقی نیز تدریس می کرد ، همچنین 2 دوره دبیر انجمن تئاتر بود ودر قالب بازیگر ونیز کارگردان ایفای وظیفه می نمود. از جمله افاضاتش در این باب اجرای نمایشنامه ای از بهرام بیضایی در سالن اجتماعات مرکزی دانشگاه بوده که در دو وجه بازیگر و کارگردان دست کم 1000 نفر را میخکوب هنر خود کرد. وی در سیاست نیز دستی دارد، به محض ورود به دانشگاه و اخذ توفیق شروع به انتشار نشریه ای تک نفره می کند که در ادامه ی کوتاهش توقیف و مدیر مسئولی به طور اشد از وی سلب می شود، هرچند تنها نام او به عنوان نویسنده روی جلد مجلات دانشجویی فروششان را تضمین می کرد. 4 دوره عضو ثابت شورای مرکزی تشکل اصلاح طلب دانشگاه و 2 دوره دبیرکلی آن را به عهده داشت.
مستعمان وی را در راستای لمسی عضلات صورت و بهت چشمان با تخفیف می توان با حضار در جلسه ی سخنرانی الهی قمشه ای قیاس نمود! از وی به کرات نقل شده که اگر روزی کتاب نخواند می میرد، در حوزه ی علاقه مندی های وی در بحث مطالعه می توان به فلسفه، سیاست، جامعه شناسی، روانشناسی، تاریخ و... اشاره داشت و حتی تا شعر، موسیقی، نمایش نامه ورمان هم پیش رفت.

ادامه دارد ...

۱ نظر:

  1. این که گفتی یاشار خودمونه عجب ها....تازه بخشیش رو ننوشتی

    پاسخحذف